نوکیشی در اسلام
هیچ خدایی جز الله نیست و محمد فرستاده الله است. در دین اسلام، هر کس دین را ترک کند مرتد شناخته میشود و حکم «ارتداد» شاملش میشود. از پیامبر اسلام نیز در کافی جلد ۶ صفحه ۱۷۴ نقل شده است که: «کسی که دینش (اسلام) را به دین دیگر تبدیل کرد، پس او را بکشید». البته اعدام مرتد در جایی است که کسی مسلمان زاده بوده و سپس از روی جحود (انکارِ ستیزه جویانه) و عناد برای ضربه زدن به اسلام کافر شود.
مرتد در ایران :
در ایران، در قانون مجازات اسلامی مصوب اسفند ۱۳۷۵ هیچ تعریفی از جرم ارتداد نشده است اما این بدان معنا نیست که دادگاههای ایران نمیتوانند شخص مرتد را مورد تعقیب کیفری قرار داده، مجازات کنند. در سال ۲۰۱۱، مسایل دینی (ارتداد، توهین به مقدسات، نقد دین) در ۱۰۴ کشور جهان هیچ قانونی نداشتهاست. اما در این سال ارتداد در ۲۰ کشور ممنوع بودهاست. در این کشورها، ترک دین برای تبدیل شدن به خداناباور، یا تغییر دین به مذهبی دیگر، جرم است.
ترورهای زنجیرهای:
به کشتار برخی از شخصیتهای سیاسی ، اجتماعیِ و مذهبی منتقد نظام جمهوری اسلامی در دهه هفتاد خورشیدی، در داخل و خارج از ایران، گفته میشود که به گفته برخی از منابع، با فتوای برخی از روحانیون بلندپایه و به دست پرسنل وزارت اطلاعات در زمان وزارت علی فلاحیان (وزیر اطلاعات دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی) و قربانعلی دری نجفآبادی (اولین وزیر اطلاعات در دولت محمد خاتمی) انجام شد.وزارت اطلاعات طی اطلاعیه بیسابقهای، عوامل قتلها را معدودی از همکاران کجاندیش و خودسر که آلت دست عوامل پنهان و مطامع بیگانگان شدهاند نامید. محمد خاتمی رئیسجمهور وقت، تیمی خارج از وزارت اطلاعات و بدون حضور وزیر وقت را مسئول رسیدگی به پرونده کرد. این تیم پس از یک ماه تحقیق، دست داشتن مقامات بلند پایه وزارت اطلاعات در قتلها را اعلام و عوامل را دستگیر کرد. دری نجفآبادی وزیر وقت اطلاعات، بلافاصله توسط خاتمی برکنار و یونسی جایگزین وی شد.گرچه در مجموع قتلها در طول چندین سال اتفاق افتاده، قربانیان این قتلها بیش از ۸۰ نفر از نویسندگان، مترجمان، شاعران، کنش گرایان سیاسی ومذهبی، شهروندان عادی بودند که با روشهای گوناگونی مانند تصادف خودرو، ضربات چاقو، تیراندازی در سرقتهای مسلحانه و تزریق پتاسیم به منظور شبیهسازی حمله قلبی به قتل رسیدند. در پاییز و زمستان سال ۱۳۷۷ (۱۹۹۸ میلادی) و هنگام به قتل رسیدن داریوش فروهر، پروانه اسکندری و سه نویسنده مخالف نظام، در عرض ۲ ماه به عنوان یک بحران جدی مطرح شدند.
بعد از پایان یافتن جنگ و حذف برخی از شخصیت ها درون حزبی جمهوری اسلامی و رقبای برون حزبی خود و داشتن قدرت کمال و تمام در ایران در زمان جمهوری اسلامی نیاز به تثبیت فرا رسیده بود که مقارن با پایان دولت هاشمی رفسنجانی و شروع دولت خاتمی بوده ، در آن زمان شعار گفتگوی تمدن ها را سر دادند. حالا وقت حذف مخالفان و کنشگران که ضربه به ایدئولوژی مذهبی جمهوری اسلامی می زدند به شکل ترور ، رسیده بود که در این بین مسیحیان و نوکیشان مسیحی هم در لیست قرار داشتند.
اما با توجه به واکنش های جهانی و اعتراض نسبت به ترور مخالفان ، مبلغان مذهبی و ... رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به قضیه ترورعوض شد و راهکارهای جدیدی برای حذف پیش گرفتند.
این راهکارهای جدید برای فعالین سیاسی، مدنی ومذهبی با اتهامات نظیر تبلیغ علیه نظام برای نسرین ستوده فعال حقوق بشر ، وابسته به گروهک های ترویستی برای وحید صیادی که در زندان جان باخت و در تازه ترین حادثه ناگوار یکی از فعالین سیاسی به نام علیرضا شیرمحمدعلی جوان بیست و یک ساله توسط زندانیان دیگر به قتل رسیده که به جرم توهین مقدسات بازداشت شده بود یا بسیاری از افراد مانند مایکل وایت که به جرم توهین به رهبری بازداشت و در زندان به سر می برند ، و یا در بازداشت های طولانی مدت دو زندانی مسیحی به نام های امین افشار نادری و هادی اصغری و یا با شکنجه متوالی و عدم دسترسی به درمان به عنوان مثال آرش صادقی ،نرگس محمدی،نازنین زاغری و.... مواجه می باشند.
وضیعت مسیحیان بعد از انقلاب اسلامی با ترور، قتل ، حبس های طولانی مدت، شکنجه، عدم دسترسی به پزشک متخصص در زندان ، بسته شدن کلیسا ها یا عدم اجازه بازسازی کلیسا ها اینگونه رفتارهای خصمانه جمهوری اسلامی بوده و هست که در ادامه به این قضیه می پردازیم.
هایک هوْسِپیان مِهر Haik Hovsepian Mehr
متولد ۶ ژانویه ۱۹۴۵ در تهران، کشتهشده در ۲۰ ژانویه ۱۹۹۴)، جانباخته مسیحی و کشیش ایرانی ارمنیتبار بود که تا زمان مرگش اسقف کلیسای جماعت ربّانی بود. او همچنین سرودههایی عرفانی برای پرستش در کلیسا سرودهاست
.
هایک هوْسِپیان مِهر Haik Hovsepian Mehr
وی یکی از شخصیتهای برجسته جامعه ارمنیان ایران بود. سالها برای دفاع از حقوق اقلیتهای دینی و نجات زندانیان سیاسی و عقیدتی تلاش کرد. سه روز پس از به نتیجه رسیدن تلاشهایش برای آزادی مهدی دیباج و در حالی که به فرودگاه مهرآباد میرفت در بین راه ربوده شد (۱۹ ژانویه ۱۹۹۴). به گفته اکبر گنجی چند روز پس از آن پلیس خبر از پیدا شدن جسد وی داد. چهار سال بعد مشخص شد که وی توسط مأمورین وزارت اطلاعات کشته شدهاست.
تهدید هوسپیان قبل از کشته شدن
یک نوشتهُ هوسپیان مهر نشان میدهد که او تهدیدهایی را از سوی قاتلان خود حس میکردهاست. در آخرین نامه بجا مانده از اسقف هوسپیان که یک روز پیش از ناپدید شدن نوشته آمدهاست: «من آمادهام که در کلیسا جان خود را تقدیم کنم باشد که دیگران بتوانند در آرامش و صلح، بدون ترس، خداوند خود را نیایش کنند».
اسقف هوسپیان مهر قبل از کشته شدنش به خبرنگار یک روزنامه هلندی گفته بود: ما در حاشیه سرکوب غیرقابل تصوری از طرف دولت هستیم. گزارشی که نماینده ویژه سازمان ملل به نماینده جمهوری اسلامی ایران در این سازمان دادهاست گواه بر این است که اسقف هایک هوسپیان برای دفاع از حقوق مسیحیان به ایران رفته بود که پس از چند روز ربوده شد و به قتل رسید.
گزارش سازمان ملل در مورد فعالیتهای هوسپیان
نماینده ویژه سازمان ملل متحد برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران، در تاریخ ۱۷ فوریه ۱۹۹۴ نامهای به نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران در این سازمان نوشت که در آن آمدهاست: "مایلم توجه شما را به گزارشی که در مورد اسقف هایک هوسپیان مهر، مدیر عالی شورای کلیساهای تجمع برای خدا…، که اخیراً در جمهوری اسلامی به قتل رسیده، جلب کنم." در یازدهم ژانویه ۱۹۹۴ اسقف هوسپیان مهر از من تقاضا نموده بود که به ایران سفر کرده و با کشیشان پروتستان انجیلی و مسئولین دولتی ملاقات و در مورد حقوق بشر و اوضاع اقلیتهای مذهبی گفتگو نمایم. بر اساس گزارشهای رسیده ایشان با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ملاقات داشته و از وی خواسته بود که حقوق اقلیت(پیروان) مسیحی (ایران) رعایت شود. در پاسخ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از وی خواسته بود که همه کلیساهای مسیحی (ایران) اعلامیهای را امضاء کنند مبنی بر اینکه آنان به عنوان مسیحی در جمهوری اسلامی ایران از تمامی حقوق قانونیشان برخوردارند. اسقف هایک هوسپیان مهر حاضر نشد به نمایندگی از طرف کلیسای خود چنین اعلامیهای را امضاء کند.
گزارش سازمان عفو بینالملل
گزارش سازمان عفو بینالملل نیز حاکی از این است که قتل کشیشان مسیحی بعلت مخالفت آنها با جمهوری اسلامی ایران است. در این گزارش که در مورد قتل کشیشان صادر شده آمدهاست: "در یکسال و نیم یعنی از نیمه سال ۱۹۹۳ تا سال ۱۹۹۵ پیکرهای چهار تن از رهبران اقلیتهای مذهبی در شرائط مشکوکی یافت شده. همه این افراد به سیاستهای دولت با نظر انتقادی مینگریستهاند".
یک نماینده کنگره آمریکا در مجلس نمایندگان در این باره گفت: «اسقف هوسپیان چند روز قبل از مرگش در ژانویه گذشته کشته شدن خود را پیشبینی کرده بود. او در دسامبر گذشته هنگام بازگشت از کنفرانسی در پاکستان، به یکی از هم کیشانش گفت: آنها به دلیل اینکه من ساکت ننشستم، مرا خواهند کشت. در ۲۰ ژانویه ۱۹۹۴ جسد اسقف هایک پیدا شد. او قبل از مرگش شکنجه شده بود. او ریسک اینکه به معتقداتش عمل کند را پذیرفته بود و بهای آنرا پرداخت». (صورتجلسه مجلس نمایندگان آمریکا، ۱۳۷۳۱۱۲۰(
پس از کشته شدن هوسپیان مهر
براساس خبر خبرگزاری فرانسه به تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۷۲ یکی از اعضای خانواده هایک هوسپیانمهر گفت: "آقای هوسپیانمهر بعد از اینکه توجه جامعه بینالمللی را برای آزادی مهدی دیباج برانگیخت، احساس خطر میکرد".
یکی از نزدیکان اسقف هوسپیان مهر نیز تأکید نمود: "وی دشمنی نداشت، دولت از ما خواسته بود ترویج مذهبمان را متوقف کنیم؛ مقامات رژیم حاکم بر ایران اخیراً چند محل مذهبی این فرقه پروتستان را بستند"
چند تن از اعضای کلیسای مجامع الهی نیز در همان تاریخ گفتند: "اعضای مجامع الهی از چند ماه پیش موضوع فشار و ارعاب مقامات در سراسر ایران هستند."
روزنامه داگ بلاد ـ نروژ به تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۷۲ نوشت: "رئیس میسیون مذهبی شرق در نروژ گفت: هوسپیان بسیار خوشحال بود که مقامات رژیم ایران در برابر فشارهای بینالمللی تسلیم شدهاند؛ ولی خودش میدانست که آنها از او انتقام خواهند گرفت."
نیویورک تایمز ۱۷ بهمن ۱۳۷۲ نوشت: «ربکا هوسپیان دختر ۲۲ ساله هوسپیان در مورد قتل پدرش گفت: "من احساس آزادی نمیکنم که الان حرف بزنم"
Bishop Haik Hovsepian Mehr, 49, Chairman of the Council of the Assemblies of God Church, was "silenced," Protestant church members say.
February 6, 1994, Page 001020 "The New York Times Archives"
ودر گزارش دیگری از نیویورک تایمز
اعضای کلیسای پروتستان می گویند اسقف اعظم هایک هوْسِپیان مِهر 49 ساله، رئیس شورای مجمع کلیسای خدا، "خاموش شد".
از آرشیو نیویورک تامیز صفحه 001020 تاریخ 6 فوریه 1994
اقدام هوسپیان مهر برای لغو حکم اعدام کشیش مهدی دیباج
اسقف هوسپیان مهر در ۱۱ ژانویه ۱۹۹۴ (۲۱ دی ۱۳۷۲) برای نجات جان یک کشیش ایرانی بنام مهدی دیباج که از سال ۱۳۶۵ محبوس بوده و توسط دادگاه انقلاب اسلامی ساری به اتهام ارتداد حکم مرگ گرفته بود، نامهای به شورای کلیساهای مجامع ربانی، برای فراخوان به یک اقدام بینالمللی نوشته بود. در این نامه آمدهاست:
"قضیه از این قرار است که برادرمان مهدی دیباج توسط قاضی شرع شهر ساری به مرگ محکوم شدهاست. دیباج حکم محکومیت بهمرگ خود را برای من فرستادهاست که سندی روشن و مؤید این است که بهموجب قانون شرع او یک مرتد است و بایستی اعدام شود… آنها میخواهند خود را از چنگ تنها کلیساهای پروتستان خلاص کنند، و ما برایشان تبدیل به بهترین سیبلها شدهایم… من هدف شما را برای انجام یک اقدام تحسین میکنم و دفتر اجرایی ما نیز به این نتیجه رسیدهاست که سیاست «سکوت و انتظار» یک سیاست شیطانی است. حتی اگر ما بمیریم یا بهخاطر اعتقاداتمان زندانی شویم، میخواهیم به همه مسیحیان جهان آن چیزی را بفهمانیم که بر سر برادران و خواهرانشان در کشوری میآید که مدعی مذهبی بودن است".
این نامه باعث شد که جمهوری اسلامی ایران حکم اعدام کشیش مهدی دیباج را منتفی کند و مهدی دیباج را در ۲۶ دیماه ۱۳۷۲ آزاد کند. اما سه روز پس از آن اسقف هوسپیان مهر توسط پلیس مخفی جمهوری اسلامی ربوده میشود و در۳۰ دیماه ۱۳۷۲ مصادف با ۲۰ ژانویه ۱۹۹۴ به قتل میرسد.
سازمان جهانی مسیحیان تحت ستم در بیانیهای از اقدام شجاعانه هوسپیانمهر برای نجات کشیش ایرانی مهدی دیباج از اسارت و مرگ تجلیل نمود و آزادیخواهی و شهامت روحانی فقید را ستایش کرد.
کشف پیکر اسقف هوسپیان مهر
بنا به گزارش رادیو فرانسه "پیکر هایک هوسپیانمهر در منطقهای بهنام اسلامآباد در شمال کرج کشف شد. مقامهای ایران هیچ توضیحی درباره چگونگی مرگ این اسقف آزادمنش که ریاست شورای کشیشان پروتستان ایران و دبیرکل کلیسای ربانیان را بهعهده داشت به دست ندادهاند. مسئولان کلیسای مسیحی در ایران از دولت خواستار آن شدند که جسد اسقف هوسپیان مهر تحویل آنان شود".
سرانجام خانواده کشیش هایک هوسپیان پس از ۱۱ روز تلاش بیوقفه پس از ناپدید شدن وی در مسیر فرودگاه مهرآباد، پیکر مثله شده او را از سردخانه پزشکی قانونی تحویل گرفتند. پیکر هوسپیان با ۲۶ ضربه چاقو پاره شده بود، قاتلان حفرهای عمیق روی سینه او و درست بر قلبش با آلتی برنده ایجاد کرده بودند.
فیلم فریادی از ایران
دو تن از پسران هایک هوسپیان در آمریکا فیلمی مستند به نام فریادی از ایران در مورد کشته شدن پدرشان ساختند که ۱۳سال پس از مرگ پدرشان کار تهیه فیلم تکمیل و به نمایش گذاشته شد. در این فیلم پسران هوسپیان از مرگ او بهعنوان شهادت یاد میکنند و تمرکز فیلم بر کشته شدن هایک هوسپیان با ۲۶ضربه کارد است. اما فریادی از ایران بهخصوص از این جهت یگانه و منحصر به فرد است که بازگوی تلاشهای یک کشیش ایرانی ارمنیتباربرای رهایی همکار ایرانی سابقاً مسلمانش از چوبه دار نیز هست و میخواهد توجه جهانیان را بهضرورت مدارای مذهبی جلب کند. این فیلم برای اولین بار روز ششم سپتامبر ۲۰۰۷ در لس آنجلس به نمایش درآمد.
هایک هوسپیان سرپرستی بیش از ۱۲کلیسا را عمدتاً در شمال ایران برعهده داشت.
https://www.youtube.com/watch?v=DfRd59lF8Ss
مهدی دیباج Mehdi Dibaj
روز ۱۴ مرداد ۱۳۱۳ برابر ۵ ماه اوت ۱۹۳۴ میلادی در اصفهان به دنیا آمد. در ۱۴ سالگی به مسیحیت گروید و بلافاصله از خانه پدری اخراج گردید و مجبور شد به تهران برود.
Mehdi Dibaj مهدی دیباج
وی اوایل سال ۱۹۸۵ میلادی برابر با ۱۳۶۵ شمسی دستگیر و به جرم ارتداد روانه زندان گردید. پس از گذراندن ۹ سال و ۲۷ روز در زندان به سبب فشارهای بینالمللی و بدون کوچکترین توضیحی در ۲۶ دیماه ۱۳۷۲ از زندان آزاد شد.
پنج ماه پس از آزادی در ۲۴ ژوئن ۱۹۹۴ میلادی برابر با ۱۳ تیر ۱۳۷۳ توسط عدهای ربوده شد و چند روز پس از آن مأمورین وزارت اطلاعات خبر پیدا شدن جسد بیجان وی را منتشر کردند.قاتلان روی جنازه طاطاوس میکائیلیان بر تکه کاغذی نشانی جسد قطعه قطعه شده مهدی دیباج را قرار داده بودند. چهار سال بعد یک منبع آگاه اعلام کرد که مهدی دیباج توسط مأمورین وزارت اطلاعات کشته شدهاست.
علت قتل:در ۱۳ آذر سال ۱۳۷۷ اکبر گنجی نویسنده، روزنامهنگار و فعال سیاسی ایرانی و عضو سابق سپاه پاسداران که بعدها به سیاستهای جمهوری اسلامی اعتراض کرد، در مقالهای در روزنامه آریا اعلام کرد که وزارت اطلاعات کشیشان مسیحی را که نظام سیاسی ولایت فقیه را قبول نداشتهاند کشته و تقصیر آن قتلها را به گردن مجاهدین خلق انداخته است. اکبر گنجی اعلام کرده بود که وزارت اطلاعات این قتلها را به این دلیل انجام میداده است که از یکسو نظام جمهوری اسلامی را از روحانیون مسیحی خلاص میکند و از سوی دیگر سازمان مجاهدین را بی آبرو میکند. قبل از اکبر گنجی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که وزیر کشور هم بود و همچنین شماری از مطبوعات جمهوری اسلامی به روشنی اعلام کردند که قتل کشیشان مخالف نظام توسط وزارت اطلاعات صورت گرفتهاست.
حسین سودمند Hossein Soodmand:
۳۰ ژوئن ۱۹۵۱ مشهد - ۳ دسامبر ۱۹۹۰ مشهد اولین کشیش ایرانی است که در دوران معاصر رسماً به خاطر باورهای دینی جان خود را از دست داده است.
حسین سودمند Hossein Soodmand
در سال ۱۹۷۹ با روی کار آمدن حکومت اسلامی، وی از کار اخراج شد و به زادگاهش برگشت. در آنجا تحت فشار قرار گرفت تا از اعتقاداتش دست بردارد ولی وی نپذیرفت و به زندان افتاد. پس از مدتی زندانی بودن، بطور موقت آزاد شد و باردیگر زندانی شد. پس از سالها در بند بودن و پایداری بر اعتقادات خویش، در سوم دسامبر ۱۹۹۰ در مشهد اعدام شد.
طاطاوس میکائیلیان: Tatevos Mikaelian
رئیس شورای کشیشان پروتستان بود. از کشیش میکائیلیان، به عنوان یکی از قربانیان «قتلهای زنجیرهای» دهه ۱۹۹۰ میلادی یاد میشود
.
طاطاوس میکائیلیان Tatevos Mikaelian
وی یکی از بنیانگذاران کلیسای جماعت ربانی محسوب میشود و در مدرسه «گوهر» وابسته به کلیسای انجیلی ارمنیان به عنوان معلم و معاون مدیر و مدیر مشغول به خدمت بودهاست.کشیش طاطاوس میکائیلیان در سال ۱۳۴۹ خورشیدی (۱۹۷۰ میلادی) مسئولیت و مدیریت «انجمن کتاب مقدس ایران» را برعهده گرفت و سپس در مقام دبیر اجرایی شورای کلیسای انجیلی ایران خدمت نمود.
قتل میکائیلیان
در تیرماه ۱۳۷۳ خورشیدی (۲۹ ژوئن ۱۹۹۴ میلادی)، شش ماه پس از قتل کشیش هایک هوسپیانمهر، کشیش طاطاوس میکائیلیان، رئیس شورای کشیشان پروتستان، پس از ترک خانه در تهران ناپدید شد. جسد وی در ۱۱ تیرماه همان سال در حالیکه با اصابت چند گلوله به سرش کشته شده بود پیدا شد. در تاریخ ۲ ژوئیه ۱۹۹۴، پسرش برای شناسایی جسد او به پزشکی قانونی احضار شد. قاتلان روی جنازه کشیش میکائیلیان بر تکه کاغذی نشانی جسد کشیش مهدی دیباج را قرار داده بودند. چهار سال بعد یک منبع آگاه اعلام کرد که مهدی دیباج توسط مأمورین وزارت اطلاعات کشته شدهاست.
علت و عاملان قتل
در مقالهای که ناصر زرافشان (نویسنده، مترجم، حقوقدان، وکیل دادگستری، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی ایرانی است. او دبیر کانون نویسندگان ایران است )در مورد قتلهای زنجیرهای در جمهوری اسلامی به تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۷۸ منتشر کرد، نام کشیش دیباج و کشیش میکاییلیان در میان فهرست ۳۴ مورد قتل که توسط وزارت اطلاعات و در دوران سعید امامی صورت گرفته دیده میشود و رئیسجمهور وقت محمد خاتمی نیز در روزنامه همشهری چهارم آذر ۱۳۷۸ به این که این مجموعه قتلها در قوه قضاییه در دست بررسی است به خبرنگاران توضیح دادهاست.
یوسف ندرخانی Yousofe Nadarkhani
او مشهورترین کشیش زندانی ایرانی است که در سن ۱۹ سالگی از اسلام به مسیحیت گروید و کشیش یک گروه کوچک از مسیحیان تبشیری به نام "کلیسای ایران" در گیلان شد و به جرم تغییر مذهب در سال ۱۳۸۸ بازداشت و زندانی شد.
دادگاه انقلاب استان گیلان او را در شهریور ۱۳۸۹ به اتهام "ارتداد" به اعدام محکوم کرد. حکم اعدام ندرخانی با اعتراض آمریکا، دولتهای اروپایی و نهادهای حقوق بشری مختلف روبرو شد.
به دنبال اعتراضهای جهانی، دیوانعالی کشور در ایران حکم ندرخانی را در تیرماه ۱۳۹۰ به شرط توبه و بازگشت وی به اسلام نقض کرد. اما ندرخانی بر عقاید خود ایستاد و از توبه امتناع کرد. او سال ۱۳۹۱ از زندان آزاد شد.
تیرماه ۱۳۹۶ اما اعلام شد که ندرخانی به ۱۰ سال حبس و دو سال تبعید به سیستان و بلوچستان محکوم شده است.
Yousofe Nadarkhani یوسف ندرخانی
واکنشهای بینالمللی
هرمان گروهه، دبیرکل حزب دمکرات مسیحی آلمان پیشتر در نامهای خطاب به سفارت ایران «آزادی و انتخاب مذهب» را بخشی از حقوق بشر خواند و ایران را متهم به نقض معاهدات بینالمللی در حفظ حقوق سیاسی و شهروندی کرد.
Hermann Gröhe: Pastor Nadarkhani sofort freilassen!
Berlin (idea) – Der Beauftragte für Kirchen und Religionsgemeinschaften der CDU/CSU-Bundestagsfraktion, Hermann Gröhe, hat die iranische Regierung aufgefordert, Pastor Youcef Nadarkhani umgehend freizulassen. Nadarkhani war am 22. Juli in seiner Heimatstadt Rasht am Kaspischen Meer verhaftet und in das Evin-Gefängnis in Teheran gebracht worden. Die erneute Festnahme sei ein schwerer Schlag für die Religionsfreiheit in dem Land und entbehre jeder rechtlichen Grundlage, beklagte Gröhe in einer Stellungnahme. Nadarkhani habe lediglich von seinem Menschenrecht auf Religionsfreiheit Gebrauch gemacht, „das sowohl durch die iranische Verfassung als auch von der Allgemeinen Erklärung de...
https://www.idea.de/politik/detail/hermann-groehe-pastor-nadarkhani-sofort-freilasssen-106079.html
به طبق سازمان عفو بین الملل
کشیش مسیحی ایرانی متهم به "ارتداد" باید آزاد شود
Amnesty International :Iranian Christian pastor accused of 'apostasy' must be released
https://www.amnesty.org/en/latest/news/2011/09/iranian-christian-pastor-accused-apostasy-must-be-released/
کلیسای انجیلی” آشوریان در تبریز با فشار نیروهای امنیتی تعطیل شد
روز پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه، نیروهای امنیتی شهر تبریز به یک کلیسای مسیحیان آشوری به نام “کلیسای انجیلی” رفتند و پس از تعویض قفلها از مسئول نگهداری این ساختمان خواستند که کلیسا را ترک کند.
نیروهای امنیتی روز پنج شنبه ۱۹ اردیبهشت ماه (برابر با ۹ ماه می ۲۰۱۹ میلادی) به کلیسای صد سالهای که از آثار ملی ایران به شمار میرود رفتند، تمامی قفلها را عوض کردند، صلیبی که بر فراز برج کلیسا بود را پایین کشیدند و از مسئول نگهداری از ساختمان خواستند که کلیسا را ترک کند.
کلیسای انجیلی تبریز که زمانی به زبانهای آشوری، ارمنی، فارسی و انگلیسی مراسم کلیسایی برگزار میکرد در سال ۲۰۱۱ میلادی با حکم حسن بابایی، قاضی دادگاه انقلاب، به نفع ستاد اجرای فرمان امام “مصادره شد”. اما آشوریها تا روز تصرف این ساختمان، توانسته بودند به استفاده از ساختمان کلیسا برای برگزاری مراسم عبادی خود در زبان آشوری ادامه دهند.تا کنون بسیاری از کلیساهای پروتستان در ایران مصادره شدهاند. در اغلب موارد، حکومت آنها را تغییر کاربری نداده بلکه تا زمان تخریب آنها را به حال خود رها کردهاند. برخی نیز مانند کلیسای کرمان به ویرانه تبدیل شده و سپس با خاک یکسان شدند.
مسیحیان آشوری و ارمنی از جوامع تاریخی، و جمعیت کوچک مذهبی به رسمیت شناخته شده دینی در ایران به شمار میروند. معمولا آنها اجازه انجام مراسم دینی خود به شکل آزادانه را دارند. البته به شرطی که مراسم کلیسایی به زبان فارسی برگزار نکنند و درهای خود را به روی نوکیشان مسیحی مسلمانزاده نگشایند.
سازمان عفو بینالملل: اوضاع حقوق بشر در ایران وخیمتر شده است
در گزارش سازمان عفو بینالملل آمده که وضعیت حقوق بشر در ایران در سال گذشته به شدت رو به وخامت رفته است. در این گزارش به اعتراضات مردم به افزایش فقر و فساد، سرکوب تظاهرات، دستگیری و شکنجه بسیاری از منتقدان اشاره شده است.
محدودیتها در آزادی مذهب و عقیده در سال 2018
به گزارش سازمان عفو بینالملل در سالی که گذشت، آزادی مذهب و عقیده به صورت سیستماتیک، هم در بعد حقوقی و هم در عمل نقض گردیده است در این گزارش خاطر نشان شده که "مقامات ایران همچنان معتقدان دیگر ادیان و خداناباوران را مجبور کردند مطابق با مقررات و اصول مذهبی برگرفته از تفاسیر سختگیرانه از مذهب تشیع رفتار کنند. نقض همه جانبه حق تغییر یا انصراف از باورهای مذهبی ادامه یافت".در ادامه این گزارش از وضعیت دراویش گنابادی و سرکوب تظاهرات آنان و بازداشت صدها تن یاد شده و آمده است که " بیش از ۲۰۰ تن از آنان، طی محاکماتی غیرمنصفانه به چهار ماه تا ۲۶ سال حبس، تحمل شلاق، تبعید در داخل کشور، ممنوعیت خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در گروههای اجتماعی و سیاسی محکوم شدند".در ادامه این گزارش محدودیتهای اقلیتهای دینی و مذهبی از جمله در باره نوکیشان مسیحی و ادامه آزار و اذیت و بازداشتهای خودسرانه آنان و همچنین مواردی از مجازاتهای طولانی مدت زندان چند تن از اقلیت آسوری و حملههای گسترده و سیستماتیک علیه اقلیت بهایی و بازداشت، حبس، اجبار به بستن کسب و کار، ضبط اموال، ممنوعیت استخدام در بخش دولتی و عدم دسترسی به آموزش عالی و تخریب و بیاحترامی به قبرستانهای آنان و همچنین تبعیض و محرومیتها در باره مسلمانان سنی مورد بررسی قرار گرفته است. در گزارش جاوید رحمان همچنین به طور مشخص از بازداشت وابستگان به اقلیتهای قومی و مذهبی، از جمله دراویش گنابادی، معتقدان به دیانت بهایی، نوکیشان مسیحی، بازداشتهایی در استانهای آذربایجان، کردستان و سیستان و بلوچستان و نیز بازداشت شماری از کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد ملی اهواز سخن گفته شده و به اعتراضات گروههای مختلف اجتماعی در ایران همچون معلمان و کارگران اشاره شده است.
HUMAN RIGHTS IN IRAN: REVIEW OF 2018
26 February 2019, Index number: MDE 13/9900/2019
This public statement documents the state of human rights in Iran during 2018, subdivided by key human rights themes. It is part of a regional review of the state of human rights in the Middle East and North Africa, which includes 18 other country entries.
Freedom of religion and belief was systematically violated in law and practice. The authorities continued to impose, on
people of all faiths and none, codes of public conduct rooted in a strict interpretation of Shi’a Islam. The right to change or
renounce religious beliefs continued to be violated. While Amnesty International did not record any new cases in 2018,
those who professed atheism remained at risk of arbitrary arrest and detention, torture and other ill-treatment and the
death penalty for “apostasy”.
Christians, including converts, continued to face harassment, arbitrary arrest and detention, and harsh prison sentences.
Raids on house churches continued. Victor Bet-Tamraz and Shamiram Issavi, ethnic Assyrian Christians, and Amin
Afshar-Naderi and Hadi Asgari, Christian converts, were sentenced to between five and 15 years in prison for peacefully
practising their faith.
https://www.amnesty.org/en/documents/mde13/9900/2019/en/
ماده 18: حق آزادی عقیده
هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد.
منابع Sources:
https://fa.wikipedia.org
https://www.hra-news.org/
https://www.dw.com/fa-ir/
https://www.amnesty.org
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر