زنان در یک دهه اعتراضات اخیر
دراعتراضات آبانماه سال 1398 مشارکت زنان بگونه ای بود که جمهوری اسلامی مجبور به اعتراف شد با این عنوان که" زنان لیدرهایی هستند در نارامی های اخیر " که نقش رهبری اعتراضات را برعهده دارند.
در اینجا از شهدای این اعتراضات یادی کنیم
نِدا آقاسُلطان در تهران، یکی از دهها نفری بود که در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ کشته شدند. ندا در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ (۲۰ ژوئن ۲۰۰۹) در محله امیرآباد تهران به ضرب گلوله کشته شد. به نوشته هفته نامه تایم، لحظه جان سپردن وی پربینندهترین مرگ یک انسان در تاریخ بشریت شد. آرش حجازی پزشک و نویسندهای که شاهد ماجرا بوده و میگوید که تلاش ناموفقی برای جلوگیری از خونریزی و مرگ او انجام دادهاست، عامل قتل ندا آقاسلطان را یکی از موتورسواران شبه نظامی بسیج میداند که برای مدت کوتاهی توسط مردم معترض دستگیرشدهاست. این متهم به قتل که بعدها از وی با نام عباس کارگرجاوید یاد شد، یک سال بعد از مرگ وی از سوی دادگاه برای ادای توضیحات فرا خوانده شد اما ناپدید شدهاست. این واقعه در پی آنچه عفو بینالملل «چراغ سبز علی خامنهای در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ به نیروهای سپاهی، بسیجی و انتظامی برای سرکوب معترضین» میخواند، اتفاق افتاد.
«ندا» در خارج از ایران و در ایران، بهعنوان نماد ندای اعتراض ایرانیان و ندای آزادیخواهی ایرانیان و نماد صدای اعتراض دموکراسی خواهان در این اعتراضات شناخته میشود و برخی از عنوان «فرشته آزادی» برایش استفاده کردند. نیروهای امنیتی حکومت ایران، با تحت فشار گذاشتن خانواده ندا، از آنان خواستند تا به محل دیگری منتقل شوند.
شبنم سهرابی از کشتهشدگان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران است. شبنم سهرابی یک مادر مجرد بود که خود و دخترش نگین را سرپرستی میکرد. در جریان درگیریها و اعتراضات روز عاشورای سال ۱۳۸۸ در تهران فیلمی از زیر گرفتن و قتل یک بانو توسط اتومبیل نیروی انتظامی منتشر شد که خودروی نیروی انتظامی چندین بار از روی وی رد شد. فرمانده نیروی انتظامی، پس از بازتابهای گسترده این فیلم، ادعا کرد که خودرو پلیس ربوده شدهبود.
پس از چند ماه سایت «رأی من کجاست؟» نوشت که نام بانویی که به قتل رسیدهاست شبنم سهرابی بودهاست. این وبگاه نوشت وی ۳۴ سال داشتهاست و در روز حادثه، برای گرفتن نذری از منزلش در خیابان شادمان خارج شده و بازنگشتهاست. پیکر او ۲۰ روز بعد به خانوادهاش تحویل دادهشد. مراسم خاکسپاری سهرابی تحت تدابیر امنیتی شدید در قطعه ۸۶ بهشت زهرا برگزار شد. مادر خانم سهرابی میگوید که برای عدم مصاحبه با رسانهها تحت فشار نهادهای امنیتی قرار داشتهاست. همچنین درباره واکنش نیروی انتظامی در رابطه با مرگ دخترش میگوید: " دخترم را با ماشین نیروی انتظامی زیر گرفتهاند اما علت مرگش را نوشتهاند برخورد با جسم سخت. میخواهم بدانم که آیا این جسم سخت اسمی ندارد؟
اعتراضات ۱۳۹۶ ایران
مجموعه اعتراضات رهبرینشده مردمی و ضدحکومتی در سراسر ایران است. که از ۷ دی ۱۳۹۶ از مشهد و شهرهای بزرگ استان خراسان آغاز شد. فراخوان شرکت در این تظاهرات که در آغاز «نه به گرانی» (پویش اعتراضات و تجمع مردمی) و اعتراض به سیاستهای دولت حسن روحانی نامیده شد، در شبکههای اجتماعی انجام گرفت، ابتدا با خواستهایی اقتصادی، علیه فساد جاری در دولت ایران و میزان بالای بیکاری بود؛ اما با فراخوانهای بیشتر، دامنه همگانی آن فراتر از مشکلات اقتصادی رفت و مخالفتها با نظام سیاسی ایران بهویژه علیه ولایت فقیه و مقامدار آن، علی خامنهای را نیز دربرگرفت.
مریم (فروزان) جعفرپور جوان ۲۷ ساله دانشجوی مهندسی برق که به نقل از پدرش، در یکی از تجمعهای اعتراضات سراسری بازداشت میشود و سپس جسد او را پس از کالبدشکافی تحویل خانواده میدهند.
در اینجا به زنانی که بیش از یک دهه صدای اعتراضشان شنیده شد و تاثیر شگرفی در دفاع از حقوق زنان و حقوق بشر پرداخته اند اشاره می کنم :
مصطفی کریم بیگی، پسر ۲۶ ساله خانم اکملی، در روز ششم دی ۸۸ مصادف با روز عاشورا در اعتراضات خیابانی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری کشته شد.روز ششم دی ۸۸ شماری از معترضان به ضرب گلوله، اصابت ماشین های نیروی انتظامی و یا پرت شدن از بالای پل کشته شدند.
پلیس ایران اعلام کرد در آن روز به کسی شلیک نکرده است و گزارش ها و تصاویر منتشر شده حاکی از آن بود که تعدادی از ماموران پلیس هم در درگیری های روز عاشورا مورد ضرب و جرح قرار گرفتند.
خانم اکملی یک سال بعد از آن حادثه به بی بی سی فارسی گفت: "ما که می دانیم ظهر عاشورا گلوله ای به پیشانی اش خورده است. پس از ۱۵ روز جنازه پسرم به عنوان جسد مجهول الهویه در کهریزک توسط پدرش شناسایی شد. تمام بدنش سالم بود و تنها بر پیشانی سمت چپ جای سوراخی بود و پشت سر هم نداشت."
خانم اکملی در آن زمان گفت: "اگر قرار بود پیگیری ها به نتیجه برسد که نمی کشتند. به چه کسی شکایت کنم؟ چرا پسر ۲۶ ساله مرا کشتند؟ آیا ندای آزادی سر دادن با دست خالی جرم است؟ پسر من جزو هیچ گروه و دسته ای نبود. جرم پسر من آزادی خواهی بود. همچنین گفت: همیشه حسش می کنم. هیچ گاه فراموش نمی کنم که فرزندم صبح عاشورا رفت بیرون و دیگر پیدایش نکردم. این داغ همیشه برای من زنده است."
خانم اکملی در این سال ها همچنان به اعتراض به مرگ فرزندش ادامه داده است و به گزارش کمپین حقوق بشر بارها توسط نهادهای امنیتی با تذکر و تهدید روبرو شده بود.
بنابه این گزارش "خانم اکملی به دلیل پیگیری برای روشن شدن چگونگی مرگ فرزندش و حضورش در اعتراضات مدنی و مسالمتآمیز نهایتا ششم بهمن ۹۵ از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و پس از سه هفته بازجویی بدون حضور وکیل در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت کنترل وزارت اطلاعات، در تاریخ سیام بهمن ۹۵ با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد."
او در آبان ۹۶ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ماشالله احمدزاده به یک سال زندان تعزیری و ممنوعیت و محرومیتهای دیگر محکوم شد. شهناز اکملی مادر مصطفی کریم بیگی، که در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸ در ایران کشته شد، با رفتن به زندان اوین حبس یک ساله خود را آغاز کرده است. خانم اکملی در مهر ۱۳۹۸ به اتهام 'تبلیغ علیه نظام' به یک سال حبس قطعی محکوم شده بود.
سپیده قُلیان فعال مدنی و زندانی سیاسی ایرانی اهل دزفول است. او در آبان ۱۳۹۷ در جریان اعتراضات کارگری ۱۳۹۷ خوزستان به همراه اسماعیل بخشی فعال کارگری و شماری از کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در اسفند 1395 در منزل پدری اش بازداشت شد. یکی از اتهامات او «اخلال در نظم عمومی» عنوان شد.
نسرین ستوده در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شد. او پیش از بازداشت، بارها بهخاطر فعالیتهای حقوقیاش مورد تهدید قرار گرفته بود. گروههای فشار از وی خواسته بودند که از وکالت شیرین عبادی دست بردارد. او در روز چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ در منزل شخصیاش در تهران بازداشت شد. پس از بازداشت برای وی قرار وثیقه تعیین شد. اما به دلیل عدم تودیع وثیقه، تا زمان تأمین وثیقه مستقیماً به بند عمومی نسوان اوین منتقل شدهاست.
واتسلاو هاول رئیسجمهور پیشین جمهوری چک و فعال حقوق بشر، در همایش بینالمللی «فوروم ۲۰۰۰» که در اکتبر ۲۰۱۰ در پراگ برگزار شد، ضمن پشتیبانی از نسرین ستوده، خواستار آزادی فوری او از زندان شد.
آتنا دائمی، بیستونهم مهرماه سال ۹۳ بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. وی در تاریخ ۲۸ دیماه ۱۳۹۳ پس از پایان بازجوییها به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
این فعال مدنی پس از چندینبار به تعویق افتادن جلسه دادگاه نهایتاً در تاریخ ۲۳ اسفند ۹۳ در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، با حضور وکیل خود و دیگر متهمین این پرونده به نامهای امید علیشناس، آسو رستمی و علی نوری محاکمه شد. وی به دلیل فعالیتهای مدنی مسالمتآمیز، به اتهام «تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم» به ۱۴ سال زندان محکوم شد.
گلرخ ایرایی سوم آبان ماه ۱۳۹۵ به همراه همسرش آرش صادقی در منزل خود بازداشت و بدون دریافت احضاریه کتبی جهت اجرای حکم شش سال حبس تعزیری به زندان اوین منتقل شد.
وی به دلیل تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس و پنج سال حبس برای نوشتن داستان منتشر نشدهای در دفترچه شخصیاش به توهین به مقدسات متهم شدهاست. در این داستان زنی پس از دیدن فیلم «سنگسار ثریا م.» درباره سنگسار یک زن در ایران، از شدت عصبانیت نسبت به احکام مذهبی، اقدام به سوزاندن قرآن میکند، با وجود انکارهای ایرایی، بازجویان اصرار داشتهاند که این یک داستان نیست و خاطرات شخصی گلرخ ایرایی است.
وی همچنین به اتهام عضویت در گروه لگام (کارزار لغو گام به گام اعدام)، کشف حجاب و ترویج بیحجابی از طریق گذاشتن عکسهای بدون روسری در کنار همسرش در صفحه شخصی فیسبوک، مخالفت با حکم قصاص، امضای بیانیههایی در مخالفت با مجازات اعدام، نگهداری عکس اعدام شدگان دهه ۶۰، شرکت در تجمعات مختلف مقابل زندان اوین از جمله تجمع حمایت از نرگس محمدی، ارسال گزارش موارد نقض حقوق بشر برای سازمان ملل متحد، همکاری با رسانههای فارسیزبان خارج از ایران، دیدار با زندانیان سیاسی و خانوادههای زندانیان و کشتهشدگان سال ۸۸ و دهه ۶۰ از جمله مواردی است که قاضی در محکومیت مجموعاً شش ساله گلرخ ایرایی به آن استناد کردهاست.
مسیح علینژاد در مجلس شورای اسلامی ششم و هفتم خبرنگار پارلمانی بود. او در سال ۲۰۰۵ پرداخت عیدی ده میلیون ریالی به نمایندگان مجلس را در خبرگزاری ایلنا افشا کرد که جنجال بسیار آفرید و موجب اخراج وی از مجلس و دشنامهای (حتی جنسی) برخی از نمایندگان مجلس شد.بعد از این ماجرا، روزنامه فایننشیال تایمز علینژاد را «خاری در پهلوی مجلس محافظهکار ایران» نامید. او در دوران فعالیت خود در روزنامه اعتماد ملی مقالهای جنجالی به نام «آواز دلفینها» نوشت که در آن رفتار محمود احمدینژاد را به رفتار مربیان تربیت دلفین با دلفینها تشبیه کرده بود. او در این مقاله مردم رنجدیدهای که در سفرهای استانی گرد احمدینژاد جمع میشوند تا به او نامه دهند را، همانند دلفینهای گرسنهای دانسته بود که برای ربودن لقمهای غذا از دست مربی، صدا از خودشان درمیآورند و حرکات دلفریب نمایشی انجام میدهند. این نوشته که از نظر هیئت نظارت بر مطبوعات توهین به رئیسجمهور و ملت ایران تلقی میشد، منجر به عذرخواهی مهدی کروبی (مدیر مسئول روزنامه) شد.
آزادیهای یواشکی صفحهای در فیسبوک است که در آن، زنان ایرانی عکسهایی از خودشان را منتشر کرده و درباره تجربه خودشان از آزادی پوشش حرف میزنند. این صفحه توسط مسیح علینژاد، روزنامهنگار ایرانی مقیم آمریکا، راهاندازی شده و اداره میشود.
در معرفی این صفحه آمده: «این صفحه متعلق به هیچ گروه و جریانی نیست. صفحه دغدغههای زنانِ داخل ایران است و عکسها تماماً مربوط به عکسهایی از شهرهای مختلف ایران است که زنان خودشان میفرستند. تمامی دختران و زنان ایرانی در زادگاهشان گرفتار محدودیتهای اجتماعی و قوانین بازدارنده هستند و در انتخاب پوشش آزاد نیستند. اما با وجود تمام این محدودیتها گاهی خودشان آزادیهایی را تجربه میکنند که برای لحظهای از بند این حصارها رها میشوند. این صفحه فقط همین لحظهها را ثبت میکند تا دست یابی زنان به حق انتخاب پوشش. آزادیهای یواشکی زنان در روایتهای این صفحه آشکار میشود.»
عکسالعمل صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز به این صورت بود که در یک گزارش تلویزیونی ادعا کرد که مسیح علینژاد در خیابانهای لندن و در حالی که قرصهای روانگردان مصرف کرده بود، در مقابل چشمان پسرش مورد تجاوز سه مرد قرار گرفتهاست. در واکنش به پخش این گزارش مسیح علینژاد نیز ویدئویی از خودش در حالی که در یکی از ایستگاههای لندن در حال خواندن آواز بود را منتشر و اعلام کرد که این ویدئو در پاسخ به گزارش دروغین تلویزیون ایران است.
شیرین عبادی حقوقدان، قاضی سابق دادگاه، فعال حقوق بشر، مدرس دانشگاه، نویسنده ایرانی و از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر و انجمن حمایت از حقوق کودکان است. او نخستین قاضی زن در ایران است که رئیس دادگاه بوده و تنها ایرانی است که جایزه صلح نوبل را دریافت کردهاست.
شیرین عبادی دفاع بسیاری از پروندههای مخالفان سیاسی و چهرههای سرشناس فرهنگی و مطبوعاتی را در ایران برعهده داشتهاست. از جمله آنها وکالت خانواده داریوش و پروانه فروهر (که در جریان قتلهای زنجیرهای با چاقو به طرز فجیعی به قتل رسیدند) و عزتالله ابراهیمنژاد که در حمله به کوی دانشگاه کشته شد.
کمیته جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۳ میلادی این جایزه را به دلیل تلاش عبادی برای ترویج مردمسالاری و رعایت حقوق بشر در ایران به ویژه در مورد حقوق زنان و کودکان به او اهدا کرد. او نخستین ایرانی و نخستین زن مسلمان است که این جایزه را دریافت میکند. محمد خاتمی، رئیسجمهور وقت ایران، در واکنش به این جایزه ضمن ابراز خشنودی گفت «جایزه صلح نوبل چندان مهم نیست» و ملاکهای این جایزه سیاسیاند. در سال ۲۰۰۴ میلادی مجله فوربز او را یکی از «صد زن قدرتمند جهان» دانست. او در سال ۱۳۸۵ یکی از حامیان اولیه و مشاوران کمپین یک میلیون امضا علیه حجاب اجباری در ایران بود.
ویدا موحد معروف به دختر خیابان انقلاب، نام زن جوانی است که ۶ دی ۱۳۹۶در روز چهارشنبه چند روز قبل از شروع تظاهرات ۱۳۹۶ ایران، در تقاطع خیابان انقلاب اسلامی و خیابان وصال شیرازی تهران در حرکتی نمادین روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرد.
این حرکت وی آغازگر پویشی شد که «دختران خیابان انقلاب» نام گرفت. در روز ۹ بهمن ۹۶ دخترانی دیگر در همان نقطه و مناطق دیگر تهران و شهرهای دیگر ایران با بکارگیری از همان روش اقدام به اعتراض به حجاب اجباری نمودند.
این حرکت اعتراضی توسط بسیاری انجام و تصاویر آن در شبکههای اجتماعی منتشر شد. در فاصله بین شروع این حرکت تا ۱۲ بهمن ماه ۱۳۹۶ به گفته مرکز اطلاعرسانی نیروی انتظامی تهران ۲۹ نفر در این رابطه دستگیر شدند.
نسرین ستوده گفت که این دختر در آن روز «بعد از بازداشت مدت کوتاهی آزاد شده و دوباره بازداشت شدهاست». ستوده گفت: «ابتدا او را به کلانتری ۱۴۸ خیابان انقلاب منتقل میکنند و برایش پروندهای در دادسرای مشهور به خیابان خارک تشکیل شدهاست.»
ویدا موحد پس از دومین کشف حجاب در میدان انقلاب به یکسال حبس تعزیری محکوم شد. وی در آبان ۹۷ در حالی که بادکنکهای رنگی به دست داشت، با بالا رفتن از گنبد فیروزه ای میدان انقلاب برای دومین بار به حجاب اجباری اعتراض کرد.
شاپرک شجری زاده در اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ همراه با جنبش چهارشنبه های سفید به زنان معترض به حجاب اجباری پیوست .او جزو اولین زنانی بود که بعد از ویدا موحد آشکارا از جنبش دختران خیابان انقلاب حمایت کرد. بسیاری از رسانه های بین المللی و همچنین فارسی زبان مصاحبه و تصاویر او را منتشر کردند. بعد از شناسایی و تهدید در فضای مجازی به دفتر نسرین ستوده مراجعه کرد و از وی خواست وکالت او را «در صورت بازداشت بر عهده بگیرد».او چهارشنبه ۲ اسفند ماه ۱۳۹۶ در حال اعتراض به حجاب اجباری در محله قیطریه تهران بازداشت شد و به گفته وکیل اش در بازداشتگاه وزرا مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
نرگس حسینی دومین زنی بود که با ایستادن بر یک سکو در خیابان انقلاب تهران روسری خود را برداشت تا اعتراضش به حجاب اجباری را نشان دهد. او اعتراضش را به فاصله کمی پس از آزادی اولین زنی که این کار را کرد انجام داد.
به دنبال اعتراض نرگس حسینی موجی از اعتراضات به حجاب اجباری به راه افتاده و در روزهای مختلف تصاویری از زنان ایرانی منتشر میشود که در شهرهای گوناگون با ایستادن روی سکویی، روسری خود را به دست گرفتهاند.
اعظم جنگروی، یکی از زنانی که در اعتراض به قانون حجاب اجباری در ایران کشف حجاب کرده و به گروه «دختران انقلاب» معروف است میگوید که قوه قضاییه به خاطر آن اعتراض، حکم طلاق او را هم لغو کرده است.
او که یکی از افراد مشهور به «دختران انقلاب» است، گفت که او را بعد از بازداشت پیش فردی بردهاند به نام «منصوری» که معاون دادستان بوده است.
به گفته خانم جنگروی، آقای منصوری او را تهدید کرده که هم شغلش را از او میگیرند و هم حضانت دخترش را از دستش بیرون میآورند و حتی تهدید کرده که «گواهینامه» رانندگیاش را از دستش بیرون میآورند. و حتی این فرد تهدیداتش را عملی کرده است.
مریم شریعتمداری یکی از "دختران خیابان انقلاب" که روز چهارشنبه ۵ اردیبهشت 97 در حرم شاه عبدالعظیم شهرری بازداشت شده بود. نسرین ستوده وکیل خانم شریعتمداری به دویچهوله گفت که لپتاپ و وسایل شخصی او ضبط شده است.
مریم شریعتمداری یکی از معترضان به حجاب اجباری که به "دختران انقلاب" معروف شدند، او به اتهام "تشویق به فساد" در دادگاه بدوی محکوم به یک سال حبس تعزیری شده است.
در پنجم اسفند 96 برخی کاربران در شبکههای اجتماعی از برخورد شدید یک لباس شخصی با دختری معترض به حجاب اجباری به نام «همراز صادقی» خبر دادهاند که منجر به شکستگی دست او و بازداشتاش شده است. او روز شنبه در تقاطع سمیه و سپهبد قرنی تهران روسری از سر برداشته بود.
همراز صادقی از بازداشت دختری به نام خبر دادهاند که روز شنبه پنجم اسفند سال 96 در تقاطع خیابان سمیه و سپهبد قرنی تهران روسری در دست، روی کافو مخابرات (جعبه تقسیم شبکه) آموزش و پرورش ایستاده بوده است.
نخستین بار کمیل بوداغی به عنوان شاهد عینی در فیسبوک خود از برخورد شدید یک لباس شخصی «با چهره مذهبی»، با «دختری با روسری سفید در دست» خبر داده و گفته است: در اثر ضربه شدید عابر که دختر را از بالای کافو مخابرات (جعبه تقسیم شبکه) بر زمین کوبیده، «استخوان ساعد دختر شکسته است». این شاهد عینی نوشته که تلاش و اعتراض او به این برخورد بینتیجه مانده و دختر مجروح با حضور نیروی انتظامی بازاشت شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر